خواهر که باشی...
خواهر که باشی مدام دلت شور میزند، دلواپسی های خواهرانه ات تمامی ندارد انگار. . .
خواهر که باشی روزی چندبار احوال دل برادر را میپرسی و باز هم دلت آرام نمیگیرد انگار که بی قراری. .
خواهر که باشی مدام نگاهت به پیشانی برادر است و مراقب هستی مبادا خم به پیشانیش بیاید. . .
خواهر که باشی خرد میشوی با اخمش، دلت ریز ریز میشود اگر غم سراغ دلش را بگیرد. . . .
خواهر که باشی بعد از نماز بیشتر سر سجاده مینشینی و دعاهایت طولانی تر میشود . .
خواهر که باشی گاهی از تذکرهای خواهرانه ات خجالت میکشی، خودت را خوب بپوشانمراقب خودت باش!!،مبادا اذیت باشی؟!! ....
خواهر که باشی هرچه داری و نداری را کف دست میگیری و دستهایت را رو به آسمان بلند میکنی و
فقط میگویی خدایا برادرم!!
خواهر که باشی یک دنیا احساس سراغت می آید و میمانی این همه را چگونه خرجش کنی؟!!
خواهر که باشی هر روز صدقه میدهی به نیت سلامتیش و کارش و دعا میکنی برای آرامشش!
خواهر که باشی غصه تنهاییش پیرت میکند و تو حاضری همه چیزت را بدهی تا فقط دلش نگیرد
و تنها نباشد!!
خواهر که باشی برای تمام خواهرانه هایت یک دلیل بیشتر نداریی.آخر تو خواهری!!!!