محمدمهدیمحمدمهدی، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره

محمدمهدی عشق خواهراش

والیبال یافوتبال؟؟؟؟؟

1393/4/9 12:17
نویسنده : آجی فاطمه
892 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

 

 

مهدی جونم من خیلی خیلی به والیبال علاقه دارم وهمیشه باهم میشینیم به تماشای بازیهای جذاب وحساس وپرهیجان والیبال.عشق میکنم وقتی که داری بازی رومیبینی فقط تخمه میخوری(اونم همش باپوسته)؛دادمیزنی،انقدرنزدیک تلویزیون میشی که دیگه هیچ کسی نمیتونه بازی روببینه،وقتی  هم که تیم مقابل میخواد سرویس بزنه،میگی:توروخدا بزن تو تور.قه قههبعضی وقتا انقدر دادمیزنی که کلا قرمزمیشی وچشمات ازحدقه میخوادبزنه میرون.کلا حرفایی روکه من حین بازی میزنم روتکرارمیکنی.باهم انقدردادوفریادوخوشحالی میکنیم که نگو.تازه جالبتر از اون اینه که (ازبس که من گفتم که ایشالله موسوی درخواست تیم ایتالیا  یا ترکیه روبرای بازی توی تیمشون قبول نکنه)همش میگی:موسوی نریا...قه قههکلا عاشق این شیرین زبونیهاتم.                                              این عکسم مال بازی ایران-لهستانه که با بردشیرین والیبالیستا به مرحله ی بعد راه پیدا کردن.قربونت برم که انقدربااسترس داری بازی روتماشامیکنی.همیشه هم آخربازی بلندمیشی وشعر یاعلی بگو...خداهوامونو داره.قهرمان ایرانی...رومیخونی.یه چیزدیگه ای هم که منوخیلی به وجد اورد اینه که یه روز توپت روبرداشتی ومیگی برم با "احمودی"بازی کنم.وقتی ازت پرسیدم که "احمودی"کیه؟گفتی که همون که والیبال بازی میکنه.بعدتازه فهمیدم که منظورت"شهرام محمودی"(والیبالیست)هستش.قه قههولی دیروزگفتی که من با احمودی(محمودی)بازی نمیکنم.باموسوی بازی میکنم.ازت می پرسم چرا؟سوالمیگی:آخه محمودی پاش دردمیکنه.ومن تازه فهمیدم که چه داداش ریزبینی دارم.که حتی فهمیده که شهرام محمودی مصدوم شده ونمیتونه بازی کنه.قه قهه...ویه چیزدیگه:ازاونجایی که معمولا والیبالا شب برگزار میشه وماداریم شام میخوریم وتوهیچ وقت سرسفره نمیشینی،مامان بهت میگه اگه غذابخوری،میری توی تلویزیون والیبال بازی کنی،غذات که تموم شد،توپت رودست میگیری وازمیزتلویزیون میری بالا ومیگی:من رفتم والیبال بازی کنم.                داداشی من خیلی دوست دارم که توهم  والیبال به عنوان رشته ورزشی ات انتخاب کنی؛ولی خودت به فوتبال خیلی علاقه داری وهرکسی این حق روداره که به سمت علایق خودش بره.امیدوارم همیشه موفق باشی.                                                                                  بابا چندشب پیش بهت قول داد که اگه شب زودبخوابی،برات لباس ورزشی وتوپ میخره؛وقتی بابامیخواست بره سرکار توخواب بودی؛ولی ظهر وقتی که اومدخونه،گفتی:بابامن که خوابیدم،برام لباس ورزشی و توپ ایرانی میخری؟خندونکباباهم عصرهمون روز رفت وبرات این لباس وتوپ روخرید.که توخیلی دوستش داری.                         

پسندها (10)

نظرات (5)

√بهار مامانه برسام
13 تیر 93 16:25
قربون این پسمل ناز برم که همه کاراش شیرینه مثل خودش آجی جون خیلی ماهی خدا شما رو حفظ کنه برای داداش گلت و همینطور برای ما که قلبا شما رو دوست داریم عزیز دلم رو از طرف من ببوسید به خدا میسپارمتون
آجی فاطمه
پاسخ
ماهم شماروازصمیم قلب دوست داریم وبهتون عشق می ورزیم.ازداشتن چنین دوستای گلی به خودم میبالم.
مامان رادینی
14 تیر 93 16:03
آفرین به شما آجی و محمد مهدی جونی که هماهنگین خاله حرص نخور بازی برد و باخت داره . ان شاالله یه روزی محمد مهدی جونی مثل خیلی ها فرد موفقی بشه و ما تشویقش کنیم آمین
آجی فاطمه
پاسخ
انشاءالله.خاله ای ولی بازیا انقدرحساس اندکه اصلا نمیشه حرص نخورد.من که در حین بازی ازبس استرس دارم،دست وپاهام یخ میکنه.
بابا و مامان
16 تیر 93 19:38
بهار مامانه برسام
16 تیر 93 20:02
عسل پسری خاله چطوره؟ آجی گل و مهربون هم که انشاالله خوبه؟ دلم براتون تنگ شده بود اومدم ببینمت دلتنگیم برطرف بشه عزیز دل خاله
آجی فاطمه
پاسخ
خاله بهارجونم منم دلم براتون تنگ شده بود؛چندروزی بودکه مهمون داشتم ونمیتونستم بیام اینجا.خیلی دوستون دارم خاله ای.
هستی
6 آبان 93 23:32
هه . عزیزم . من هم همش پای برنامه های والیبال و فوتبال و بسکتبال و... بودم . واقعا دستشون درد نکنه که اینقدر زحمت می کشند
آجی فاطمه
پاسخ
واقعا دست همه ی والیبالیستا دردنکنه که دل یه ملت رو با برداشون شاد کردن.اینا نسل طلایی والیبالن که هیچ وقت دیگه تکرار نمیشن...